-
- رمان پر
دانلود رمان پر اثر شارلوت مری ماتیسن با فرمتهای pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان زندگی کارمند اداره بیمه راجر دالتون است که در پی مرگ مشکوک یکی از مشتریان جهت صحت ماجرا با عنوان بازرس پلیس به منزل مقتول رفته و او که متاهل است علیرغم داشتن زن و فرزند شانزده سالهای دلباخته دختر دزد و بیوهای به نام ماویس میشود و چون صدای خوبی دارد زن را به خوانندگی تشویق میکند و راجر که توان پرداخت هزینه آموزش خوانندگی را ندارد دست به اختلاس و دزدی از اداره میزند و بعد از سه سال حبس اکنون ماویس هم یک خواننده سرشناس شده و ...
خلاصه رمان پر
صورتش جوان و جذاب بود! کمتر زنی بود که او را زشت بپندارد! در چشمانش حالتی موج میزد که او را یک انسان خوشبخت نشان میداد ... او بنا به رای دادگاه به سه سال حبس با کار مداوم محکوم شده بود ... هر کس دیگری بجای او بود خشمگین و ناراحت به نظر میرسید اما او چهره آرام و متبسم داشت در حالی که میدانست او را به سوی زندانی میبرند که بایستی سه سال تمام بدون انکه امید ملاقاتی داشته باشد در آن بگذراند .
با این حال باز هم خود را خوشبخت میدانست تلاش قضات دادگاه برای کشف محل اخفا طریقهی مصرف یک هزارو دیویست لیره انگلیسی که پول کمینیست به جایی نرسید آنها نتوانستند بفهمند که این مبلق پولبه چه علتی برداشته شده ؟
او همواره ساکت و ارام بود و جز در مواردی که مایل بود به هیچکدام از پرسشهای قضات جواب نمیداد و همین سکوت و آرامش مداومش بود که تمام قاضیان دادگاه او را لجباز و احمق تصور کردند من همهی این ماجرا را فراموش کرده بودم چون بیش از چهار سال از آن جریان گذشت تا من بر تمام اسرار نهفته در دادگاهانروز پی بردم.
روجر دالتون را از زمان کودکی میشناختم، با او همکلاسی بودم ... آشنایی من و او از پشت میز و نیمکتهای مدرسه شروع شده بود ... یادم نمیآیدکه کلاس چندم بودم او را به خاطر داشتن صدای زیبایش در گروه کر مدرسه پذیرفتن او هر هفته به همراه افراد دیگری به کلیسا میرفت و آواز میخواند.
ولی پس از آن به جهت تفاوتهایی که در فکر و سلیقه ما بود کم کم از هم فاصله گرفتیم و با وجودی که یکی دو ساله بعد هم همکلاس بودیم اما هیچ ارتباط نزدیکی بین ما نبود ... روجر همیشه دوست داشت تنها باشد و فکرکند اما من نقطهی مقابل او بودم.
در تابستان خودم رو با فوتبال و خوردن قهوه و ساندیچ سرگرم میکردم و در زمستان اوقاتم رو در زمین تنیس میگذراندم، نمیدانم چرا پس از چند سالحرارت و گرمیصدایش را از دست داد طوری که ...
به لینک زیر مراجعه کنید :